در اعماق تاریخ، در میان افسانههای کهن ایرانزمین، داستانی هولناک از ستمگری پادشاهی اژدها سر به نام ضحاک ماردوش حکایت میشود. اکنون، دروازههای کاخ وحشت ضحاک به روی شجاعان گشوده شده است تا سفری دلهرهآور به دنیای تاریکی و وحشت را تجربه کنند.
ورود به قلمرو تاریکی
لرزه بر اندامتان میافتد، گویی نسیمی سرد از تاریکی مطلق با چهرهتان برخورد میکند. قدم به قلمرو ضحاک میگذارید، جایی که نور خورشید بهندرت نفوذ میکند و سایههای بلند، رازهای هولناکی را در خود نهفته دارند. بوی نم و کهنگی مشامتان را آزار میدهد و سکوت مطلق، وحشتی عمیق در وجودتان ریشه میدواند.
عمارت دیوان *
فضای این عمارت، وحشت، تاریکی، قتل و جنایت است و در هنگام عبور از آن وحشت و اضطراب تا انتها با شما خواهد بود. نورپردازی کم، صداهای ترسناک و جلوههای ویژه برای ایجاد فضایی وهمآور در جای جای عمارت دیوان حضور دارد. در این فضا با قرارگرفتن در یک داستان پیچیده و جنایی و گذر از مراحل و بخشهای مختلف این فضای تودرتو، تجربیات منحصربهفردی از حضور در یک فضای وهمآلود و وحشتناک را تجربه می کنید.
شما در عمارت هم پیمانان ضحاک گرفتار شده اید .در مسیر خروج از آن تمام تلاشتان را به کار بگیرید از دست دیوهایی که قسم خورده اند بر پاکی و نور پیروز شوند،رها شوید.
سلسله ی وحشت
از اعماق تاریکی و وهم عمارت دیوان، راهی کارناوال وحشت میشوید که در آن بازیهای مرگبار و سرگرمیهای دلهرهآور در انتظار شماست. در تاریکی مطلق، باید بااحتیاط قدم بردارید و از میان تلههای مرگبار ، موجودات هولناک و باورهای تاریک عبور کنید. در این کارناوال، میتوانید شجاعت خود را در برابر بازیهای وحشتناکی که وجود دارند،امتحان کنید.
تخت پادشاهی ضحاک:در این بخش تخت سلطنت ضحاک را میبینید. استخوانهای قربانیان ضحاک در اطراف تخت پراکنده شدهاند در این مکان هولناک، گویی روح سرگردان قربانیان ضحاک در اطراف شما پرسه میزنند و وحشتی بیپایان بر وجودتان سایه میافکند.
زندان ضحاک
حالا در این نقطه از این سفر دلهرهآور، به زندان مخوف ضحاک وارد می شوید. دالانهای تاریک و نمور، قفسههای زنگزده و زنجیرهایی که در سکوت مطلق تکان میخورند.ضحاک هرگز نمیخواهد شما از این دالان ها خارج شوید.او تا کنون تلاش کرده تا برای همیشه شما را در چنگ کماریکان* خود نگاه دارد.اگر تا به اینجا از فضای وهم آلود عمارت دیوان و باورهای سیاه مرگ و انتقام در سلسله ی وحشت،به سلامت گذر کردید ، می توانید از چنگ زندان ضحاک خلاصی یابید.
پایان سفر
با لرزشی در تن و قلبی ناآرام، از کاخ وحشت ضحاک خارج میشوید. گویی کابوسی هولناک را پشت سر گذاشتهاید و سایههای وحشت هنوز در ذهنتان نقش بستهاند. اما در اعماق وجودتان، حس شجاعت و غلبه بر تاریکی را تجربه میکنید. سفری که به شما یادآوری میکند که در پس هر تاریکی، نوری امیدوارکننده وجود دارد و شجاعت، کلیدرهایی از ظلم و ستم است.